ائتلاف پوچِ «مغزهای کوچک زنگ زده»
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۱۲۹۹۰
گروه سیاست خبرگزاری آنا- محدث تک فلاح: شاید بتوان گفت در همه جای دنیا سلطنتطلبان به دو دسته کلی، مطلقه و مشروطه تقسیم میشوند. گروه اول هیچ قید و شرطی را برای محدودیت حاکمیت نمیپذیرند. اما گروه دوم خواهان سلطنت شاه هستند. این گروه شاه را بیشتر مقامی تشریفاتی میخواهند و اختیارات او را مشروط به تصویب مجلس یا پارلمان میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ایران پیش از انقلاب اسلامی، جریان سلطنتطلب بهعنوان جریان سیاسی حاکم و مسلط بر ساحت سیاسی قدرت، همواره وجود داشته است. از میان جریانهای مختلفی که به مبارزه با این جریان برخاستند، تنها جریان اصیل اسلامی به رهبری روحانیت و با محوریت امام خمینی (ره) توانست آن را از صحنهی حاکمیت کشور خارج کند.
جریان سلطنتطلب از لحاظ فکری ریشه در ایران پیش از اسلام دارد. این جریان ضمن اعتقاد به نظام سلطنتی و حمایت و طرفداری از حاکمیت یک خاندان بهصورت موروثی بر مقدّرات کشور، شاه را بهعنوان محور همه امور کشور می داند و از قدرت مطلقه او طرفداری میکند و توجیهگر فساد و ظلم شاهان بوده است. اعضای آن خود را نوکر، غلام خانهزاد، چاکر جاننثار و حلقه به گوش شاه میدانند. هدف جریان سلطنتطلب، حفظ و تقویت نظام سلطنتی و اجرای اوامر شاه بوده است.
جالب است بدانیم که پس از پیروزی انقلاب معاندان و سلطنت طلبان تمام تلاش خود را برای مقابله با انقلاب به کار بستند، از حمایت از صدام در جنگ تحمیلی تا همین ایام و ورود آنها به مسائل داخلی کشور از جمله تاثیر روی فوتبالیستها، بازیگران و دیگر موثران که روی افکار عمومی تاثیر بسزایی دارند.
حضرت آیتالله خامنهای در همین راستا برنامههای دشمنان برای شکست انقلاب اسلامی و عدم تحقق اهداف آن را در چند دسته قرار دادند:
۱-ایجاد تفرقه قومی و ترویج جداییطلبی در بین اقوام
۲-حمله نظامی ناجوانمردانه ۸ ساله به کشور
۳-تحریم و محاصره اقتصادی
۴-تهاجم فرهنگی و هجمه به باورها و اعتقادات مردم
۵-جلوگیری از پیشرفت علمی، صنعتی کشور
۶-برنامهریزی برای براندازی نظام اسلامی
۷-نفوذ برای تغییر محاسبات مسئولان و باورهای مردم
ژست تقدسمآبی
امام خمینی (ره) نیز در بخشی از پیام تاریخیای که به روحانیت داشتند فرمودند: «مسئله کتاب آیات شیطانی کاری حساب شده برای زدن ریشه دین و دینداری و در رأس آن اسلام و روحانیت است، یقینا اگر جهانخواران میتوانستند ریشه و نام روحانیت را میسوختند، ولی خداوند همواره حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بوده است و انشاءالله از این پس نیز خواهد بود بشرط آنکه حیله و مکر و فریب جهانخواران را شناسیم، البته بدان معنا نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم چرا که روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزههای علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند.امروز عده ای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشۀ دین و انقلاب و نظام می زنند که گویی وظیفه ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروّج اسلام امریکایی اند و دشمن رسول الله . آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزهها مأیوس شد دو راه را برای ضربه زدن انتخاب نمود. یکی راه ارعاب و زور، و دیگری راه خدعه و نفوذ، در قرن معاصر وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد راههای نفوذ تقویت گردید، اولین و مهمترین حرکت القاء شعار جدائی دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازهای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دون شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه میآورد.
یقینا روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشته اند، گمان نکنید که تهمت وابستگی و افتراء بی دینی را تنها اغیار به روحانیون زده است؛ هرگز، ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته بمراتب کاریتر از اغیار بوده و هست.»
اعتراف داماد پهلوی
از جمله مدارکی که برای تایید نیت شوم دشمنان برای ایجاد خلل در مسیر رسیدن به اهداف والای جمهوری اسلامی میتوان استناد کرد، آخرین مصاحبه با داماد پهلوی دوم است.
البته که اردشیر زاهدی این روزها برای ناظران سیاسی، تاریخی و عموم ملت ایران، یک معمای حل شده است. از حدود یکدهه قبل که انتقادات او از غرب و بهویژه آمریکا بهدلیل نحوه رفتار با ایران علنی شد، عدهای در داخل و خارج گمان میبردند که او قصد بازگشت به ایران، تصاحب اموال مصادره شده خویش و حتی مرگ در وطن دارد؛ انگارههایی که این روزها همگی باطل شدهاند. او در خارج از کشور، روی از جهان برگرفت و در همان دیار نیز مدفون شد.
وی در این مصاحبه درباره مقولاتی، چون کارنامه دونالد ترامپ، رفتارهای احتمالی جو بایدن با ایران، واکنشهای جماعت موسوم به اپوزیسیون در خارج از کشور، ترور شهید محسن فخریزاده و انتخاب سیدابراهیم رئیسی به ریاستجمهوری، سخن گفت. در پایان نیز به مناسبت سخن از انتشار جلد سوم خاطراتش به بیان انتقادات خویش از عملکرد دکتر مصدق در دوران نخستوزیری و نیز کارنامه تیمور بختیار میپردازد که داوری درباره آن، برعهده خوانندگان است.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که پهلوی دوم برای اردشیر زاهدی، در حکم یک نوستالژی بود و مواضع او در دو دهه پایانی حیات، هیچگاه با سلطنت طلبان اشتراک نیافت.
زاهدی در بخشی از این مصاحبه با بیان اینکه «در کل از حفظ حقوق ایران و مقابله با زورگویی آمریکا دفاع میکنم.» گفت: «اینها که در خارج اسم اپوزیسیون روی خودشان گذاشتهاند، حالت بادکنک دارند و آدمهای پوچی هستند. خیلی جدیشان نگیرید!»
حمایت از صدام
یکی از علل تحریک صدام به جنگ تحمیلی، نقش وابستگان به رژیم سابق بود. از طرح حضور تیمسار اویسی در خاک ایران بعد از حمله عراق تا تشکیل گروه آرا برای ضربه زدن به قوای مسلح ایران و... ناگفتههای خیانت درباریان به هموطنان خود است. ردپای برخی مانند تیمسار اویسی و تیمسار آریانا در همکاری با رژیم بعث نیز در روند حمله به ایران و پشتیبانی صدام بیتاثیر نیست.
حمایت از تحریمها
«رضا پهلوی» هم در مصاحبهای گفته است که شهروندان ایران دلایل تحریمهای امریکا را درک و از آن قدردانی میکنند.
نامبرده همچنین برای توجیه سیاستهای خصمانه امریکا علیه ملت ایران، مدعی شده است که واشنگتن با اقدامات محدودکنندهای نظیر تحریم، از بیثباتسازی منطقه و جهان توسط جمهوری اسلامی جلوگیری میکند.
این اواخر هم در جریان اغتشاشات و ماهی گرفتن از آبی گلآلود، استفادهشان از مُهرههای سوخته و به اصطلاح فوتبالیست و بازیگر، آخرین دست و پا زدنهای آنهاست برای نجات خود که خودشان تصور میکنند برای رسیدن به اهدافشان است.
اما...
در واقعیت آنها دنبال چه هستند؟
حتما خبرش به گوشتان رسیده است. حمید فرخنژاد بازیگر فراری با انتشار تصویری از رضا پهلوی در صفحه اینستاگرام خود، از سلطنت پهلویها اعلام حمایت کرد و از مخاطبانش خواست تا او را دنبال کنند.
این اقدام فرخنژاد اگرچه مورد استقبال سلطنتطلبها قرار گرفته است، اما بسیاری از کاربران ایرانی را موجب کرد تا واکنش نشان دهند. کاربران اینستاگرام با یادآوری حرفهایی که فرخنژاد قبلتر در مورد «دیکتاتوری» بیان کرده بود، این سوال را مطرح کردند که پدر و پدربزرگ رضا پهلوی در کدام انتخابات شرکت کردند و رای آوردند که حالا خود او بخواهد در ایران «دموکراسی» برقرار کند؟
از سویی نکته مورد توجه این است که شهرام همایون که خود از حامیان سلطنت پهلوی است، پس از گفتگوی فرخنژاد با شبکه تلویزیونی اینترنشنال که وابسته به عربستان سعودی است، چندی پیش حمله تندی به او کرد و گفت: «فرخنژاد پول گرفته است.» البته که مثالهای این چنینی زیاد است و از تحمل این مطلب خارج.
مسیح علینژاد هم در یکی از تلاشهای اخیر خود برای برآوردن آرزوهای اربابانش گفته بود: باید «برای سرنگونی ایران» و نه انقلاب متحد باشند. او هم از گزینههایی هست که فقط به دنبال دلارهای آمریکا است. همان دلارهایی که طبل رسواییاش را بارها رسانهها جار زدهاند.
اسنادِ موجود در وبسایتی که به انتشار اطلاعات درباره دولت آمریکا اختصاص دارد حاکی از این است که علینژاد، چند قرارداد به ارزش بیش از ۲۳۱ هزار دلار با دولت آمریکا منعقد کرده است. مطابق اطلاعات منتشر شده در سایت www.insidegov.com مسیح علینژاد بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ سه قرارداد با «شورای مدیران خبررسانی» (مشهور به «BBG») وابسته به دولت آمریکا منعقد کرده است.
شورای مدیران خبررسانی (BBG)، سازمانی مشتمل بر تمامی آژانسهای خبری دولت آمریکا است که «صدای آمریکا»، «رادیو فردا»، «رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی» زیر نظر آن فعالیت میکنند. این سه سند قراردادهایی هستند که بین «شورای مدیران خبررسانی» به عنوان کارفرما و «مسیح علینژاد» به عنوان کارپذیر منعقد شده است.
در اولین قرارداد، کارفرما (BBG) موظف به پرداخت ۶۱،۲۵۰ دلار به «مسیح علینژاد» در ازای ارائه خدمات به عنوان مجری، نویسنده و گزارشگر برای بخش فارسی «صدای آمریکا» در بازه زمانی «۲۷ مه ۲۰۱۵» تا «۳۰ سپتامبر ۲۰۱۶» (۶ خرداد ۱۳۹۴ تا ۹ مهر ۱۳۹۵) موظف شده است. قرارداد دوم، پرداخت ۸۵،۶۰۰ دلار به کارپذیر در ازای وظائف فوقالذکر را شامل میشود. مدت این قرارداد از ۳۰ ژوئن ۲۰۱۶ تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸ (۱۰ تیر ۱۳۹۵ تا ۹ تیر ۱۳۹۷) است. قرارداد سوم نیز با پرداخت ۸۵،۶۰۰ دلار به علینژاد در ازای کار از تاریخ ۱ جولای ۲۰۱۶ تا ۳۱ آگوست ۲۰۱۷ (۱۱ تیر ۱۳۹۵ تا ۹ شهریور ۱۳۹۶) موافقت شده است.
اخیراً هم فایل صوتی گفتگوی سالومه، مجری شبکه من و تو در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که در این مکالمه تلفنی به شخصی که آن طرف مکالمه است میگوید: «بهخاطر فاکتور ۱۰ هزار دلاری که مسیح علینژاد برای «منوتو» کشیده تازه فهمیدم او چه کثافتی است، یادته یک مستندی از مادر پویا بختیاری میخواستیم پخش کنیم؟ البته ایشون (علینژاد) ۳۸ دقیقه پخش کرد، ولی ما قرار بود یک مستند درست و حسابی داشته باشیم.
بعد که مادر پویا گفت پخش نکنید، مسیح علینژاد به کیوان گفت پخش کن! کیوان گفت اگر آمدند او (مادر پویا) را بردند، تو جواب میدی؟! کیوان پخش نکرد. مسیح بیل (فاکتور) فرستاد ۱۰ هزار پوند بده. کیوان گفت من پول تو را میدهم فقط بدانم برای چی دارم پول میدهم و اونجا کیوان، مسیح را بلاک کرد. صدای کیوان میلرزیده وقتی داشته با مسیح حرف میزده. اونجا کیوانخان خورد توی سرش و فهمید این چه کثافتی است. بعد اگر دقت کنی مسیح الان بیشتر توی ایراناینترنشنال است و دیگه در «منوتو» نیست. مستند آبان ۹۸ را میخواست بکند مال خودش! همه گفتند با گریههای جلوی دوربین میخواست آبان ۹۸ را بکند مال خودش! هی گریه میکرد… خفهشو بابا!»
و دیگر «هیچ»!
این روزها اپوزیسون درحالی روی این جماعات سرمایه گذاری میکند که دیگر بلیطشان خریداری ندارد و تاریخ مصرفشان گذشته است. شاید در یک عبارت بهتر بتوان گفت دیگر «هیچ» هستند. چون با این عروسکهای خیمهشببازی و دلقکهای سیاسی و هزینههای میلیاردی و بیلیونی و ... کار به جایی نمیبرند، کما اینکه در چهل و سه سال گذشته دستشان به جایی نرسید.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: اپوزیسیون اغتشاشات 1401 ضد انقلاب رژیم پهلوی فتنه دولت آمریکا سلطنت طلب فرخ نژاد علی نژاد مسیح علی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۱۲۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مومنی، اقتصاددان: در هشت سال دولت احمدی نژاد، قیمت نان 32 برابر شد!
جماران نوشت: دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد که در نشست بررسی کتاب «تسخیر دولت» نوشته «الگزاندر هرتل فرناندز» و ترجمه «فاطمه قابل رحمت» سخن می گفت، ضمن واکاوی نظری و عملی این پدیده تصریح کرد: ما باید آرام آرام و به صورت فزاینده کاری کنیم که به این اجماعی ملی بریم که مهم ترین ابزار برای غلبه بر چالش ها و تحقق اهداف، ابزار اندیشه، خرد و دانایی است. نوع مواجهه ما و آمریکا را وقتی انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد بررسی کنید، وقتی آمریکایی ها متحد استراتژیک در یک منطقه استراتژیک را از دست دادند، ابتدا شورای روابط خارجی آمریکا پروژه بسیار بزرگ و گران قیمتی را با موضوع بررسی علمی این مسئله و دادن پاسخ های راهگشا به این پرسش که حکومت آمریکا در تنظیم روابط خود با رژیم دست نشانده پهلوی در کجاهای کار اشتباه کرده بود کلید زد، آن ها نقطه عزیمت خود را مسئله دانایی قرار دادند و نتیجه این شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز دیگر هیچ متحد استراتژیک خود را از دست نداده است.
وی افزود: آن ها این مسئله را یک کانون آسیب در نظر گرفتند و برجسته ترین و شناخته شده ترین ایران شناسان را از سراسر دنیا بسیج کردند تا مطالعاتی انجام شود که بخش هایی از اندیشه تاریخی نظری هاش به زبان فارسی هم ترجمه شده است. در همین رابطه به کتاب «ریشه های انقلاب ایران» نوشته «نیکی کدی» می توان اشاره کرد و حقیقتا در سراسر ایران نمی توان چندان افرادی را معرفی کرد که به اندازه این فرد، مطالعات و مشاهدات بسیار عمیق و تالیفات پرشمار داشته باشد. اینکه آن ها می توانند منافع خود را در همه جای دنیا دنبال کنند، ریشه در این دارد که آن ها به نهاد علم، پژوهش و دانایی اهمیت می دهند و می گویند برای ما مهم این است بدون توجه به گزینش عقیدتی، به صلاحیت های او بها دهید.
از نگاه های صفر و یکی به ویژه در ساحت اندیشه فاصله بگیریم در حذف و سانسور، از کجا، به کجا سقوط کردیم...این اقتصاددان با بیان اینکه این اقدام شعور بسیار بزرگی می خواهد، اضافه کرد: نیاز شدیدی داریم که از نگاه های صفر و یکی به ویژه در ساحت اندیشه فاصله بگیریم. چه سقوط اندیشه ای قبیحی در جمهوری اسلامی محسوب می شود که در حالی که مطهری در یکی از سخنرانی های قبل از انقلابش قسم جلاله خورد و گفت اگر جمهوری اسلامی تاسیس شود من خودم برای معرفی مارکسیسم در دانشکده الهیات تلاش می کنم تا یک استاد بسیار باورمند و با کیفیت مارکسیست بیاورند و آموزش دهد. ببینید ما از آنجا به کجاها سقوط کردیم و دامنه حذف، سانسور و زیر فشارگذاشتن اندیشه ها به کجا رسیده است.
خودزنی با رگهای بیرون زده و نهایت نادانیمومنی اظهارداشت: معلوم است که در چنین چهارچوبی وقتی برای حل مسائل پیچیده تان با رگ های بیرون زده، اما با نهایت نادانی و بی اعتنایی به حکمت های اداره جامعه در یک محیط پرتنش و بسیار پیچیده اقدامی می کنید، خودزنی می کنید. اگر بعضی ها این مسائل را متوجه نمی شوند، شاید هم متوجه می شوند اما منافعشان با منافع ملی مغایرت دارد، مسئولان کلیدی کشور و به ویژه نهاد های نظارتی کمک کنند.
می گویند برویم کتاب های اقتصادی مطهری را خمیر کنیم! هم کشور را به ورطه نابودی می کشانند و هم آبروی دین خدا را می برنداین عضو هیات علمی دانشگاه ادامه داد: دکتر شریعتی هم مانند مرحوم مطهری تلاش می کرد مسلمانان را به سمت این بلوغ بکشاند. نهایت بیچارگی است که امروز برخی حتی اندیشه های شریعتی را تحمل نمی کنند و حتی به جای اینکه اندیشه های اقتصادی مرحوم مطهری را نقد کنند، می گویند برویم کتاب هایش را خمیر کنیم! با کمال تاسف، از آنجا که این ها برچسب دینی به اقداماتشان می زنند هم کشور را به ورطه نابودی می کشانند و هم آبروی دین خدا را می برند.
مومنی سخنرانی دکتر شریعتی با عنوان «به سر عقل آمدن سرمایهداری» را تاریخ ساز و از شاهکارهای او برشمرد و خاطرنشان کرد: در آن شرایطی که ما آن را درک کردیم و نسل بعد از ما درک ضعیفی از آن دارد، که در آن اندیشه کمونیستی جزء معتبرترین و محبوب ترین اندیشه ها در میان بخش بزرگی از جمعیت روشنفکران جهان بود، اتحاد جماهیر شوروی با آن قدرت شانه به شانه بلوک غرب و به ویژه آمریکا حرکت می کرد و برآوردهایی وجود دارد که می گوید در آن شرایط بیش از دو، سوم حرکت های آزادی بخش در کشورهای در حال توسعه به شکلی با سوسیالیسم و اتحاد جماهیر شوروی ارتباط داشته اند، مطرح کردن این ایده توسط دکتر شریعتی بسیار هوشمندانه و شجاعانه بود.
به گفته این استاد دانشگاه؛ دکتر شریعتی در این خطابه گفت خدمتی که مارکس به نظام سرمایه داری کرد قابل مقایسه با خدمات هیچ یک از شیفتگان نظام سرمایه داری نیست. او در مقام مقایسه این استدلال را مطرح کرد که هم مارکس و هم پیروان او در ساحت اندیشه و عمل، شمشیر را علیه نظام سرمایه داری از رو بسته بودند با این حال، آمریکایی ها اجازه دادند اندیشه مارکسیستی در دانشگاه ها و مراکز دانشگاهی شان حضور داشته باشد و محصول عرضه کند.
مومنی اضافه کرد: هدف آن ها این بود که آن ها که تا این اندازه نسبت به نظام سرمایهداری آلرژی دارند جزئی ترین کانون های آسیب پذیری نظام سرمایهداری را برملا کنند، بعد نقدهای آنها بررسی شود و مسائلی که می تواند اساس سرمایه داری را تهدید کند، را برطرف می کنند و این کار را هم کردند. حتی ذیل مفهوم «دولت رفاه»، معطوف کردن بخش هایی از سود سرمایه به رفاه عمومی و دستمزد نیروی کار، بقای نظام سرمایهداری را تضمین کردند. در طرف دیگر اندیشه سوسیالیستی چون هرجا که رفت با عنصر استبداد، سرکوب و جلوگیری از آزادی اندیشه گره خورد، بلوک شرق فروریخت. کار نظام سرمایهداری به جایی رسید که کسی در استاندارد «فوکویاما»، مقاله و سپس کتاب «پایان تاریخ» نوشت.
جامعه دچار پس افتادگی اندیشه ای و عملکردی خطرناک و نگران کننده شده استرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه بسیار غم انگیز است که گویی بخش هایی از ساختار قدرت در ایران، هنوز این مسائل بسیار ابتدایی که ۵۰ تا ۷۰ سال پیش، ذخیره دانایی اهل علم به آن رسیده بود و آن را ترویج می کرد را هم نمی دانند و نمی خواهند بدانند و جامعه ما دچار پس افتادگی اندیشه ای و عملکردی خطرناک و نگران کننده شده است.
وی با بیان اینکه برای پدیده تسخیر دولت، سه کلید اصلی وجود دارد، تاکید کرد: هر میزان این مسائل را نشر دهیم و به ویژه، سطح درک حکومتگران گرامی از این مسائل بالاتر رود، منافع بسیار بزرگ به این جامعه می رسد. یک عده افراد تندرو که متاسفانه فاقد بنیه اندیشه ای و تحلیلی حداقلی هستند، ممکن است بگویند با انتشار این کتاب که به عدالت اجتماعی می پردازد به ترویج اندیشه آمریکایی کمک شده است، این بساط ها که متاسفانه ما با آنها روبرو هستیم، بسیار شرم آور و غیراخلاقی و ضداسلامی است.
نقش تعیین کننده به «پول» دادن، منشا آسیب های بسیار بزرگ و ناپایداری های وسیع شده استمومنی تاکید کرد: در کتاب «تسخیر دولت» آمده که سازوکارهایی پدیدار شده که در آن، به شیوه های نامرئی و غیرمستقیم در عرصه سیاست گذاری حیات جمعی، «پول» نقش تعیین کننده پیدا می کند و این مسئله منشا آسیب های بسیار بزرگ و ناپایداری های وسیع شده است. یعنی کسانی که در جایگاه امنای مردم نشسته اند، پول می گیرند ناموس فروشی و عقیده فروشی می کنند و علیه منافع عامه مردم کمک می کنند تا قاعده های سرمایه سالارانه و ضدمردمی به تصویب برسد.
شاه سقوط کرد، چون کانونهای تجهیزکننده منابع مادی به تسخیر غیرمولدها درآمده بوداین استاد اقتصاد با بیان این پرسش که آیا ما در معرض این آسیب نیستیم، گفت: اگر خواستید در این زمینه کارهای جدی کنید، اکنون بیشمار کتاب در این زمینه وجود دارد که از درخشان ترین آنها کتاب دکتر «حسین بشیریه» در ارزیابی آسیب شناختی از چرایی و چگونگی سقوط رژیم پهلوی است که در آن می گوید این رژیم سقوط کرد چرا که تمام کانون هایی که به تجهیز منابع مادی چه ارز و چه ریال می پرداخت، به تسخیر غیرمولد ها در آمده بود و توضیح می دهد که سیاست های پولی، مالی و تجاری دوره پهلوی علیه بخش های مولد و علیه منافع فرودستان یا اکثریت فقیر جامعه عمل می کرد و این ها را با جزئیات در کتاب خود شرح داده است.
تسخیر کانون های تصمیم گیری، تبدیل به پدیده فراگیر جهانی شده از نظام تصمیم گیری نسبت به حیاتی ترین مسائلش حساسیت زدایی کرده اندوی با اشاره به بخشهایی از کتاب «فساد در نظام سرمایه سالار» که در آن توضیح داده شده تسخیرشدگی و به تسخیر درآمده شدن کانون های تصمیم گیری و تخصیص منابع، تبدیل به پدیده فراگیر جهانی شده است، اضافه کرد: در این کتاب نشان داده شده که در کشورهای صنعتی و در حال توسعه این موضوع مسئله بسیار رایجی است. او توضیح داده آنها چگونه فریبکارانه و با مضمون ضد توسعه ای و ناپایدارساز، منافع سوداگران بخش های مالی را محور قاعده گذاری ها کرده اند و از طریق آن، مافیاها را قدرتمند کرده اند. وجه مشترک آنها با تکیه بر مافیاهای رسانه ای که از آنها پشتیبانی می کند این است که نظام های تصمیمگیری را به ویژه در کشورهای در حال توسعه، نسبت به حیاتی ترین مسائل مبتلا به شان حساسیت زدایی کرده اند و مسائلی که منحصرا منافع مافیاها و سوداگران مالی و غیرمولدها را تامین می کند را به قوانین و مقررات در کشور تبدیل کرده اند این کار در مقیاس جهانی انجام شده است.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: عنصر دومی که به عنوان پیامد تسخیر مستقیم ساختارهای قدرت و نظام تخصیص منابع از سوی مافیاها و سرمایه سالاران مطرح می شود، این است که وقتی این کار انجام می شود احساس سرخوردگی فراگیر پدیدار می شود؛ چرا که وقتی به سختی دولت ها را تغییر می دهیم و یا اگر توان کمی داریم، دو یا سه فرد خاص را در ساختار نهاد قدرت تغییر می دهیم، می بینیم آنها که به جای قبلی ها آمده اند یک کاری می کنند که بگوییم صد رحمت به قبلی ها!
رد پای تسخیرشدگی در تداوم اجرای سیاست تعدیل ساختاری در باتلاق گسترش فقر و نابرابری و وابستگی های ذلت آور فروتر می رویممومنی گفت: از این دریچه به وضعیت خود نگاه کنیم آیا جای درنگ ندارد که مثلا در ۳۵ ساله گذشته در ایران چند دولت داشته ایم که در موضع شعار و اعلام مواضع در زمینه های مختلف، حرف هایشان فاصله زیادی با یکدیگر دارد، اما همه آن ها با شدت و ضعف متفاوت از منطق منحط تعدیل ساختاری برای اداره اقتصاد ایران استفاده کرده اند. به همین علت است که اکنون شاهدیم مکررا در باتلاق گسترش و تعمیق فقر و نابرابری های ناموجه و وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج فروتر و فروتر می رویم. این یک پدیده است.
پدیده تسخیر دولت را جدی بگیریماین اقتصاددان کتاب «سقوط نظم نئولیبرال» نوشته «گری گرستل» ترجمه «فرخ قبادی» را خارق العاده و درخشان توصیف کرد و ادامه داد: این کتاب، نشان می دهد به اعتبار شبکه نفوذی که در نظام سیاست گذاری اساسی آمریکا ایجاد شده، گاه در دولت ها و مجلس های دموکرات، مصوبه های افراطی سرمایه سالار به تصویب رسیده که هیچگاه جمهوریخواهان جرات نکرده بودند آن ها را در دستور کار قرار دهند. از این زاویه به اهل خرد و دانایی و آن ها که دلسوز توسعه کشور هستند توصیه می کنم بررسی کنند که خارج کردن بخش های وسیعی از نیروی کار ایران از شمول امتیازات قانون کار در کدام دولت و مجلس تصویب شد. بررسی کنید امتیاز بانک های خصوصی را چه کسانی و با چه شعارهایی در این کشور راه انداختند و چه کارهایی کردند. اگر فکر می کنید، مسئله از کارکرد انداختن و بیخاصیت کردن ساختار قدرت و آن ها را به اسارت رانت خورها رباخوارها دلال ها درآوردن برای جامعه ما مسئله قابل اعتنایی است، پس ما باید پدیده تسخیر دولت را جدی بگیریم.
پدیده بی خاصیت شدن و از کارکرد افتادن دولتها در ایران کاملا محسوس است نسبت به پدیده تسخیر دولت حساس شویممومنی توضیح داد: تسخیر شدگی ساختار قدرت در نحوه مواجه شدن با بحران ۲۰۰۸ که در آن فقط در عرض ۱۲ ماه اول پس از بحران، رقمی معادل ۴۷ هزار میلیارد دلار از بازارهای مالی جهانی ارزش زدایی شد اینگونه بود که تمام پس انداز خانوارها و افرد بیپناه و سرمایه سهامداران خرد دود شد و به هوا رفت، اما کنگره جلسه گذاشت و چند صد میلیارد دلار را میان همان موسسه ها و سوداگران بانکی و بیمه ها توزیع کرد! با اینکه فقرا بودند که به خاطر این بحران بیخانه شدند، اما کسانی تحت عنوان بحران چاق شدند که خودشان مسبب بحران بودند. پدیده بیخاصیت شدن و از کارکرد افتاده دولتمردان و دولت ها در ایران ۱۰۰ پله محسوستر از کشورهای دیگر است. باید به این مسئله حساس شویم و اوضاع و احوالمان را از تخریب شدیدتر مصون بداریم و اگر شد قدری بهبود دهیم. اینگونه نباشد که بهبودی اندک هم جزء حسرت های جامعه ما شود.
تسخیرشدگی دولت، عامل بی اعتنایی به نیازهای واقعی جامعه است وقتی دولت تسخیر می شود، چاق تر کردن دلالها، رباخورها و مافیاها در دستور کار قرارمی گیرد دغدغه های کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس همخوانی با مسائل حاد جامعه ما نداردوی با بیان اینکه در این کتاب آمده وقتی تسخیر دولت اتفاق می افتد مشخصه کلیدی جهتگیری های سیاست گذاری و قاعده گذاری ها این است که به شرایط واقعا موجود جامعه و نیازهای واقعا موجود آن کم ترین اعتنا می شود، تصریح کرد: هدف این است که دلال ها، رباخورها، مافیاها و وارداتچی ها چاق تر و چاق تر شوند. این هدف دنبال می شود و به اینکه واقعا نیاز جامعه ما چیست اعتنای بایسته نمی شود. از این زاویه مسائل حاد و تهدیدهای کشنده جامعه ما را با دغدغه های کلیدی بخش هایی از دولت و مجلس مقایسه کنید.
تجربه حکومت یک دست را زیر ذره بین بگذارید عبرت آموز استرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: تعجبی نیست آن ها که منافعشان را دنبال می کنند راجع به این مسئله حرفی نزنند، اما اهل خرد و دانایی و دانشگاهیان پژوهشگران ما هم نمی خواهند راجع به این مسئله فکر کنند که آیا تصادفی است که مطابق گزارش بانک جهانی که مرکز پژوهش های مجلس هم روی آن صحه گذاشته، سال ۱۳۸۵ یعنی اولین سال پس از مسئول شدن یک بینش و دولت خاص، رتبه ایران از نظر شاخص عملکرد محیط زیستی که کیفیت محیط زیست را نشان می دهد ۵۳ بوده و سال ۱۳۹۱ در سال پایانی همان دولت، رتبه جهانی ایران از نظر کیفیت محیط زیست از ۵۳ به ۱۱۴ سقوط کرده است. اگر تجربه حکومت یک دست را زیر ذرهبین بگذاریم عبرت آموز خواهد بود.
در هشت سال دولت احمدی نژاد، قیمت نان 32برابر شدمومنی تاکید کرد: عزیزان با شعار اینکه نان را سر سفره مردم بیاورند روی کار آمدند و در همان ۸ سال، به صورت نمادین قیمت نان ۳۲ برابر شد! آیا این ها چیزهای کوچکی است که هیچ حرفی درباره آن زده نمی شود! گفت می خواهم فقط عدالت برقرار کنم همان دولت در گزارشی اعلام کرد در ماه های پایانی مسئولیتش شاخص فلاکت در ایران دو برابر ماه های اولی شد که او مسئولیت بر عهده گرفته بود. باید از آن هایی که گزافه گویی می کنند و با شعارهای توخالی و پوچ، ایران را در معرض هزینه های غیرعادی قرار می دهند و رفتارهای مشکوک دارند و فشارهای تحریمی را کاغذ پاره می نامند و بلایایش را جامعه به صورت بین نسلی متحمل می شود، از دریچه مفهوم تسخیرشدگی دولت نگاه کرد و باید عبرت آموز باشد.
عملکرد دولت احمدی نژاد را چگونه می توان با پدیده تسخیرشدگی دولت توضیح داد!این استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان اینکه چرا نباید راجع به این ها فکر و بحث کنیم و سطح دانایی هایمان را بالا ببریم تا دوباره در چنین چاله هایی نیفتیم توضیح داد: مهر سال ۱۳۹۲ که این دولت با دولت بعدی جایگزین شد، مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی که معتقدم تکان دهنده ترین گزارشی است که این مرکز پژوهشی در تاریخ خود منتشر کرده، با مقایسه کارنامه دولت احمدی نژاد با دولت آقای خاتمی، از زاویه ۳۵ شاخص اعلام کرد که طرفین دعوای هولوکاست چند 10 سال است که مسائلشان را با یکدیگر حل کرده اند و کاملا با یکدیگر هماهنگ و در یک جبهه هستند، اما یکباره سر و کله این فرد پیدا شد و گفت ما از هولوکاست کوتاه نمی آییم. باید گفت شما که از امور روزمرهتان بر نمی آمدید، دعوای ۸۰ سال پیش را زنده کردید، آن هم درباره چیزی که طرفین دعوا با یکدیگر حل کرده اند. بعد بیامان حرف های تند تنش آفرین به اسم اظهارات ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی را باب کردند. در آن گزارش گفته شد در دوره ۸ ساله مسئولیت احمدی نژاد، ارزبری هر واحد تولید ناخالص داخلی ایران نسبت به دوره آقای خاتمی ۵ برابر شد! یعنی سریع ترین و عمیق ترین تدابیرعمق بخشنده به وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج برای اداره امور جامعهمان انجام شد. آیا ما نمی خواهیم از آن ها عبرت بگیریم! حساس شدن به پدیده تسخیر دولت از این زاویه مهم است.
نفوذ را آنها شکل دادند که ایران را دچار وابستگی های ذلت آور کردند سوراخ دعا را گم کرده اید!مومنی گفت: متاسفانه ما در ایران ماجراهای دیگری هم داریم! گاه با شرافت ترین و باسوادترین افراد را از حیز انتفاع می اندازند و در دانشگاه و جاهای دیگر حذف و برکنار می کنند تحت این عنوان که ما نسبت به پدیده نفوذ حساس هستیم! باید به آنها گفت شما سوراخ دعا را گم کرده اید! نفوذ را آن ها شکل دادند که وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج را تا این میزان افزایش شاید دادند و فقر و فلاکت را بالا بردند. به جای ادا درآوردن اجازه دهید جامعهتان رشد کند و با هر دیدگاهی برخورد نقادانه و فعالانه داشته باشد.
نفوذیان با ابزار «نفوذ» ملی ترین افراد را حذف می کننداین اقتصاددان با بیان اینکه این پدیده نفوذ هم گاه خود تبدیل به ابزاری می شود که آن ها که خودشان نفوذی هستند داناترین، دلسوزترین، باشرف ترین، ملی ترین و دیندار ترین افراد این مملکت را حذف کنند، اظهارداشت: ببینید چقدر برای ما مسئله حیاتی و مهم است.
تا کار به فاجعه نکشیده رویه هایتان را تغییر دهیدرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: به عنوان یک هدیه به تمام نهادهای نظارتی کشور و به ویژه به روسای قوا که اکنون اختیارات بی سابقه دارند، می گویم تا کار به فاجعه نکشیده رویه هایتان را تغییر دهید. حکومت یکدست برای ما در تجربه قبلی آن کارنامه را رقم زد و اکنون ببینید در این دولت چه خبر است!
بیسابقه ترین سقوط از نظر پاکدامنی اقتصادی حکومت در دوره احمدی نژاد رقم خورده استمومنی توضیح داد: به خاطر دارید در آن دولت چه بلوایی راه می انداختند و هر منتقدی را با این عنوان که چون ما داریم با فساد مبارزه می کنیم آنها زخمی شده اند و ما را نقد می کنند کنار می گذاشتند، در حالی که بیسابقه ترین سقوط از نظر پاکدامنی اقتصادی حکومت در دوره احمدی نژاد رقم خورده است؛ در حالی که او همه رقبا و منتقدانش را به فساد متهم می کرد! این موارد یک یا دو مورد نیستند. اینکه می گویم سران قوا و نهادهای فرادست آنها قبل از اینکه ما دوباره با شکنندگی های بیشتر، همان تجربه ها را تکرار کنیم برگردند و در این شیوه که شرافتمندترین و با کیفیت ترین اهل اندیشه و اجرا را در کشور حذف کرده بازنگری کنند و عمیقا از ناحیه دین آنگونه که شهید بهشتی و قانون اساسی برای ما تعیین کرده و از زاویه خرد و تجربه روشها را مورد بازنگری اساسی قرار دهند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی عنوان کرده سال ۱۳۹۹ رتبه ایران از نظر کیفیت محیط زیست ۶۷ بوده و در دو سه ساله اخیر که حکومت یکدست را تجربه می کنیم به ۱۳۳ رسیده است، تاکید کرد: واقعا فهم اینکه فرونشست ها، گسل ها، آلودگی ها، بحران آب و ده ها ماجرای محیط زیستی دیگر در ایران اساس بقای نسل ها را تهدید می کند دشوار است و آیا این مسئله کم اهمیتی است که تریبون ها و رسانه های عمومی ما به گونه ای عمل می کنند که گویی مسئله بیاهمیت است! آیا تاکنون شده در نماز جمعه بحران های محیط زیست و فسادهای گسترده و وابستگی به واردات بیرویه مطرح شده اند! وقتی این موارد ترک شده بینید چه مواردی اولویت شده اند! این مواردی جدی است که ما بسیار نیاز داریم فهم خود را راجع به مسئله تسخیر نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع بالا ببریم.
مومنی ضمن انتقاد نسبت به اخراج دکتر «فاطمه قابل رحمت» از دانشگاه و تقدیر از او به سبب اینکه پس از این اخراج برای بالا بردن درک و توان علمی جامعه، دست به ترجمه کتاب زده است، با بیان اینکه آیا با این اخراج کیفیت علمی دانشگاه و دانشجویان بالا رفت! اظهار داشت: آیا از عقوبت مادی و عقوبت آن دنیایی نمی ترسید که با این میزان کفران نعمت، دلسوز ترین و با شرف ترین و با کیفیت ترین افراد، خصوصا در دانشگاه را به راحتی حذف می کنید؟
وقتی دولت تسخیر می شود، مفاهیم هم کارکرد خود را از دست می دهندرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآورشد: متاسفانه در این شرایط ما با از کار افتاده گی مفاهیم هم روبرو هستیم. هنوز دعواهایی است که یک فرد «دولت سالار» و فلان فرد «بازارسالار» است. مطالعه هایی که در زمینه تسخیر حکومت به دست سرمایه سالاران انجام شده می گوید، در چهارچوب این مناسبات، مفاهیم هم کارکرد خود را از دست می دهند. شاهد این هستیم که ذیل مفاهیمی که دائما پمپاژ می شود، توجیه سیاست ها و جهت گیری های ضد ملی، ضد توسعه ای، ضد مردمی و برای چاق کردن فزاینده دلال ها، رانتخورها و وارداتچی ها است.
تنها کشور دنیا با تورم دو رقمی 50 ساله هستیم این همه وعده دادید، یک گزارش راجع به کارنامه خودتان درباره تورم بدهیدمومنی اضافه کرد: مصداق های فراوان وجود دارد. ما اکنون تنها کشوری در دنیا هستیم که بیش از ۵۰ سال است که تورم دو رقمی تجربه می کنیم. این در حالیست که ظرفیت های دانایی ما در این دوره چند 10 برابر شده اند. این نظام تصمیم گیری نمی خواهد به هوش بیاید! چه می کنید؟ دانایان را به افسردگی کشانده اند، عده ای مهاجرت کنند و عده ای دیگر دلسرد، افسرده و حاشیه نشین شوند. در نتیجه بیش از ۵۰ سال است که نمی توانید از شر تورم دو رقمی خلاص شوید. همین دولت وقتی می خواست روی کار بیاید راجع به تورم مسائلی می گفت. اگر انصاف و شرافت دارید بگویید دولت قبلی که می گویید همه شرور به آن برمی گردد، سه سال اول تورمی که در جامعه داشت چه میزان بود و شماها که وعده های جذاب می دادید، یک گزارش راجع به کارنامه خودتان درباره تورم بدهید. نمی شود این میزان بی ضابطه، ظالمانه و بعضا دروغ، حرفهایی را مرتبا تکرار کنید و تصور کنید به صرف تکرار کردن برای آن پذیرش هم ایجاد می شود.
ضعف شدید در بنیه تولیدی، عامل ایجاد تورم ساختاری استاین عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: از زمانی که جنگ جهانی دوم تمام شد، با فاصله کوتاهی در چهارچوب اندیشه توسعه گفته شد باید میان تورمی که در کشورهای صنعتی وجود دارد و عناصر اصلی آن با تورمی که در یک ساخت توسعه نیافته رانتی وجود دارد، فرق گذاشت. فهم آن این میزان سخت است که شما کلیشه هایی که ۷۰ سال است بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول مرتبا به آن می دمند و مافیای رسانه ای هم مرتبا آن را تکرار می کند را برجسته می کنید و از مسائل حیاتی سازنده تورم در ایران به سادگی عبور می کنید. حدود ۷۰ سال پیش متفکران ساختارگرای توسعه مفهوم تورم ساختاری را صورت بندی کردند و ذیل آن گفتند کانون اصلی استمرار بیثباتی در همه عرصه های حیات جمعی از جمله اقتصاد، ضعف شدید در بنیه تولیدی است.
چرا متوجه نمی شوید سیاست های مالی و پولی تان فشار زیادی به صنعتگران می آوردمومنی توضیح داد: ۵۰ سال است که نمی توانید تورم دورقمی را حل و فصل کنید، با این حال این مافیای رسانه ای کلا نقش سقوط بنیه تولیدی در این شرایط را حذف کرده است. در همین ۳۵ ساله گذشته بیسابقه ترین فشارها به کشاورزان و صنعتگران با شرف کشورمان تحمیل شد. در روز روشن دستگاه هایی که وظیفه شان پشتیبانی از تولید است به صنعتگران نامه می نویسند و می گویند با عرض شرمندگی کم کم خودتان برای تامین برق و گاز مورد نیازتان فکر کنید! بعد آن ها که اینگونه ریشه تولید را می سوزانند، دور هم جمع می شوند و به یکدیگر مدال می دهند و خود را قهرمان مبارزه با کم گازی می نامند! چگونه می شود که متوجه نمی شوید سیاست های مالی و پولی تان این فشار را به صنعتگران می آورد. از ۱۳۸۵ تاکنون سهم تولید کننده ها از مانده تسهیلات اعطایی بانک ها نصف شده است! حالا مرتب مصاحبه کنید و بگویید ما فقط به تولید کمک می کنیم!
چقدر دیگر باید فاجعه و بحران در کشور ایجاد کنند، تا چرت ما پاره شود!رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد اضافه کرد: صنعتگران و اهل تولید که می گویند ما را از دست این رباخورها نجات دهید، ما برای تامین مالی سرمایه در گردش مورد نیازمان مان با بحران مواجه هستیم. چه خبر است! این سیستم مافیایی که به صورت نامرئی رسانه های خاصی با پشتیبانی های بسیار مشکوک مسائل اصلی و حیاتی را به حاشیه می رانند و مسائل معطوف به منافع مافیاها را دغدغه اصلی نظام تصمیم گیری های اساسی کشور می کنند، چقدر دیگر باید فاجعه و بحران در کشور ایجاد کنند تا چرت ما پاره شود!
قابلیت بودجه ۱۴۰۳ برای مهار فقر و محرومیت زدایی به طرز بیسابق های کاهش پیدا کردهمومنی گفت: ماجرا فقط تداوم ۵۰ ساله تورم دو رقمی نیست، هفته پیش مرکز پژوهش های مجلس در گزارش شرافتمندانه ای آورده است، قابلیت بودجه ۱۴۰۳ برای مهار فقر و محرومیت زدایی به طرز بیسابق های کاهش پیدا کرده است. آنچه که در حال تبدیل شدن به یک تهدید امنیت ملی است و آنها که مرتبا نفوذ را مطرح می کنند باید از این دریچه هم ببینند، که چه سیاست هایی در سه دهه گذشته اتخاذ کرده اند که این گزارش می گوید نسبت «جی» به «جی دی پی» به حدود نصف آن آنچه که در دوره جنگ بوده رسیده است.
نفت را گران تر می فروشند، اما تعهداتشان به مردم وتولید کننده ها سقوط وحشتناک 50درصدی داشته استوی یادآورشد: از نظر اهتمام به تامین آموزش، مسکن و سلامت مردم و تامین زیرساخت های عمرانی و فیزیکی مورد نیاز تولید کننده ها تعهدات حکومت در این زمینه سقوط وحشتناک بالغ بر ۵۰ درصدی داشته است. نسبت به شرایطی که ما نفت را بشکه ای ۵ تا ۷ دلار می فروختیم، چقدر بیچارگی و تلخ است که با نفت بالای ۷۰ تا ۱۰۰ دلار در هر بشکه تعهدات را در این زمینه کمتر و کمتر می کنید! آنچه که تکان دهنده است این است که می گوید حتی نسبت به ۱۴۰۲ از این زاویه در ۱۴۰۳ هم سقوط دیگر می کنیم.
نمایندگان مجلس ضعفهای سند بودجه بسیار ضعیف و منحط را برطرف کنندمومنی گفت: امیدوارم نمایندگان مجلس مسئولانه و شرافتمندانه و متکی به دیدگاه های کارشناسی، سند بودجه بسیار ضعیف و منحط را آسیب شناسی و ضعف های آن را برطرف کنند. با تداوم وضعیت فعلی، خودمان را بسیار در معرض شکنندگی ها قرار می دهیم. هزینه های حاکمیتی وحدت بخش در سطح ملی هستند، کشوری که ۱۵ استان مرزی دارد نمی خواهد به هوش آید که چرا از نظر شاخص توسعه انسانی شکننده ترین وضعیت مربوط به استان ها مرزی است! مرتبا «نفوذ»، «نفوذ» می کنید اما به چنین مسائلی حساس نیستید!
کاستی ها مربوط به قسمت عرضه حامل های انرژی است، در جامعه شوک ایجاد نکنیدوی ادامه داد: اینها جزء الفبای اداره کشور است و ادبیات وسیعی به زبان فارسی درباره آن وجود دارد. ارائه این آدرس های غلط که فقط منافع مافیاها را تامین می کند و ضد مردم و ایران و آینده اش عمل می کند، بیش از ۲۰ سال است که مرتبا استمرار دارد. باب نقد مشفقانه و عالمانه را بسته اید. ببینید چه کسی ضرر می کند. چند بار دیگر باید این مسئله تکرار شود تا چرتمان پاره شود! کل گزارش های تراز انرژی که وزارتخانه نیرو منتشر می کند می گوید روزانه بالغ بر 1.3 میلیون بشکه معادل نفت، در فرایندهای تولید، انتقال و توزیع حامل های انرژی اتلاف انرژی داریم. جایی که همه این کاستی ها مربوط می شود به قسمت عرضه حامل های انرژی، افراد مشکوکی که می گویند برای مواجهه با این قضیه شوک حامل های انرژی را در دستور کار قرار بده و یک روز برق و یک روز بنزین و گازوئیل را جهشی رشد بده باید مورد توجه قرارگیرند.
شوک درمانی منافع مفتخورها را تضمین می کندمومنی با بیان اینکه جامعه تا این میزان از این ناحیه خسارت دیده، باز می گویند این ماجرا بر اساس «ارتودوکسی اقتصاد» است! خاطرنشان کرد: بینید شرایط را لحاظ نکردن تا کجاها پیش رفته است! در ارتودوکسی اقتصاد می گویند هر چیزی که مصرفش زیاد بود را بالا ببرید، تقاضا برایش کاهش می یابد. ترم اول لیسانس اقتصاد گفته می شود این رابطه مبتنی بر ۳۵ فرض است که حتی یکی از این فروض هم در ایران موضوعیت ندارد. باز این کار را کرده اند و هر بار میزان مصرف بیشتر شده، باز دوباره زمزمه این حرف ها مطرح می شود. چرا که شوک درمانی منافع مفتخورها را تضمین می کند. بنیه مردم، مالیه حکومت و بنگاه های تولیدی را توخالی آسیب پذیر و پوک می کند.
از بخش بزرگی از تولید صنعتی در ایران یک پوسته مانده و بقیه مونتاژکاری شده استاین استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: نهادهای نظارتی ما با کیفیت باشند و از خود بپرسند روندهای مونتاژکاری به جای تولید صنعتی در ایران تا کجا قرار است جلو برود! از بخش بزرگی از تولید که به نام تولید صنعتی در ایران اتفاق می افتد تنها یک پوسته، صورتک و ظاهرمانده و بقیه مونتاژکاری شده است. شما نمی فهمید وقتی این کار را می کنید نمی توانید فرصت شغلی برای دانش آموختگان دانشگاهی داشته باشید. مونتاژکاری دیگر صلاحیت و تخصص نمی خواهد. ببینید چه می کنید و چگونه وابستگی ذلت آور و فقر، نابرابری و فساد را از طریق این نابرابری ها به جامعه تحمیل می کنید.
ماجرای چای دبش به کجا رسید؟ گویی باید حساب و کتابها تسویه می شد که شد!مومنی با تاکید بر اینکه از هر کدام از این زاویه ها نگاه کنیم، بسیار نیاز داریم درباره تسخیر دولت در عرصه قاعده گذاری و تخصیص منابع به دست غیرمولد ها توجه کنیم، اظهارداشت: ماجرای چای دبش که مانند آب خوردن از صحنه گیتی کنار گذاشته شد و در نهایت معلوم نشد چه کسی بسترسازی کرد و چه کسانی بردند و خوردند، چه شد! موضوعات بسیار کم اهمیت مسئله و دغدغه محوری نظام تبلیغاتی و سیاست گذاری ما می شود، اما ماجرای چای دبش که یکی از ده ها مورد فسادهای مشروعیت سوز متعارف است، اساسا حذف شد! گویا حساب و کتاب هایی بود که باید تسویه می شد و شد! اکنون سراغ مسئله بعدی برویم!
این اقتصاددان با بیان اینکه در تمام دنیا جزء الفباها این است که افزایش قیمت، ابزار سیاستی کنترل تقاضا است، گفت: شما در قسمت عرضه حامل های انرژی بحران دارید، چندین بار در عرصه عمومی نسبت به این مسئله هشدار داده ایم، اما هیچ کدام از آنها که این اقدامات را توجیه می کنند از نظر علمی پاسخی نداشتند، اما باز این مسئله استمرار دارد و اکنون از بعضی از تریبون ها زمزمه های جدیدی برای ایجاد شوک قیمتی شروع کرده اند. کانون بحران حامل های انرژی قسمت عرضه است و ابعاد اتلاف انرژی را هم ببینید اما فقط به مصرف کننده مظلوم و بی دفاع فشار می آورند.
۱۵ سال است می خواهید لامپ های اضافه را خاموش کنیم، اما بحران ها مرتبا حادتر می شوند!وی ادامه داد: ۱۵ سال است که می گویید لامپ های اضافه را خاموش کنید، اما بحران هایتان مرتبا حادتر می شود! بازی با قیمت، شوک ایجاد می کند و شوک تورم می آورد و تورم هم غیرمولدها و مفتخورها را چاق می کند و تولید کننده ها و عامه مردم را به فقر و فلاکت می اندازد. این روند را متوقف کنید. باز از فردا می بینیم در این مافیاهای رسانه ای مثلا می نویسند فلانی که گوشه ابرویش این گونه است و فلان فامیلش ۳۰ سال پیش فلان خطا را کرده، می گوید باید به قسمت عرضه حامل ها توجه کرد و نمی داند که باید قیمت حامل های انرژی را بالا برد! عیبی ندارد از نظر شخصی هر اظهار لطفی که می خواهید به من و امثال من بکنید، بکنید و هر حذفی که می خواهید بکنید، بکنید اما به شرط اینکه این گره باز شود.
امتیازهای غیرعادی به مافیای سدسازی می دهید آموزش کشاورزان برای رفع بحران آب چه شد!؟ در بخش اعظمی از سرزمین ایران، سدسازی حماقت محض استمومنی افزود: بساطی به راه انداخته اند و می گویند در ماجرای بحران آب، هرچه فریاد دارید بر سر کشاورزان بکشید! اگر شرافت، اخلاق و انصاف موضوعیت داشته باشند باید از خود بپرسند آیا کشاورزان را آموزش داده اند که آنها زیر بارش نرفتند! آیا زیرساخت ها را فراهم کرده اند! زمان جنگ طرح «پوشش انهار» اجرا می کردیم تمام آنها را رها کردید و به جایش امتیازهای غیرعادی به مافیای سدسازی می دهید. ایران از اولین تمدن ها در دنیا است که به تکنولوژی سدسازی نائل شد و نمی خواهم بگویم مطلقا سد سازی بد است، اما همان ایرانیان پیشگام که رحمت خدا بر همه آنان باد، به صراحت و سرعت فهمیدند که در بخش اعظمی از سرزمین ایران، سدسازی حماقت محض است. بنابراین به جای سدسازی سفره های زیرزمینی آب را تقویت کردند؛ چرا که اکنون نیز گزارش های بین المللی می گوید در حالی که میانگین بارش در ایران یک سوم میانگین جهانی است میانگین تبخیر آب در ایران ۳ برابر میانگین جهانی است.
از سدسازی های نامرتبط با علم و مرتبط با منافع مافیاها، چه بلاهایی بر سر ایران آمده است!وی ادامه داد: ببینید از سدسازی های نامرتبط با علم و مرتبط با منافع مافیاها، چه بلاهایی بر سر ایران آمده است! آنها چون می دانند کشاورزان در ایران سازمان یافته نیستند، رسانه و زوری در نظام تصمیم گیری های اساسی کشور دارند، می دانند هر چقدر بد و بیراه به کشاورزان بگویند کسی در این مملکت آخ نمی گوید. بنابراین گفته اند کل ماجرای بحران آب ریشه در مصرف بیش از حد کشاورزان دارد! آماری که می دهند هم به گواه گزارش های رسمی که وزارت نیرو و جهاد کشاورزی منتشر کرده اند، دروغ است و میزان مصرف آب کشاورزی در ایران حدود ۷۰ درصد رقم مشابه برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است.
در بودجه ۱۴۰۳ می خواهند باز چند سد بسازند و منابعی جدید به چند سد بی مورد تخصیص دهندرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: وقتی این مسائل را عمده می کنند، به معنای این است که بگذارید همچنان مافیای سدسازی کار خود را بکند! این همه کارشناسان مظلوم محیط زیست به خاطر فاجعه های بحرانی که ایران به خاطر کمبود آب دچارش می شود، فریاد می زنند تمام آن ها را نادیده می گیرند. ببینید در بودجه ۱۴۰۳ می خواهند باز چند سد بسازند و منابعی جدید به چند سد بی مورد تخصیص دهند.
در آموزش های ترویجی کشاورزان سهل انگاری وحشتناکی صورت می گیرد با الگوی فعلی، برای آموزش بیش از یک دوره کشاورزان، بیش از 100 سال زمان لازم استمومنی با بیان اینکه اکنون پرآب ترین کشورهای دنیا در تجارت خارجی و اقلام صادراتی و وارداتی شان شاغول آب بری را وارد کرده اند، یادآورشد: باید مافیای سدسازی را حذف کنید و ببینید در تجارت خارجی ما از نظر شاخص های آب بری تا چه اندازه ولنگاری های مشکوک می شود. آب بر ترین و آلوده سازترین رشته فعالیت های صنعتی را بنا به ملاحظات پلید رانتی در کم آب ترین مناطق ایران مستقر کرده اید و چقدر فساد و زد و بند پشت این مسائل وجود دارد و بدون درنظر گرفتن اینها می گویید بخش کشاورزی و کشاورزان مظلوم و بی دفاع، فقط مسئول ماجرای آب هستند. در آموزش های ترویجی سهل انگاری اینقدر وحشتناک است که می گویند با الگوی فعلی که برای ترویج دانایی در تولید کشاورزی از ناحیه حکومت داریم، برای اینکه کاربران کشاورزی ما بیش از یک دوره آموزش ترویجی یک جلسه ای ببینند بیش از ۱۰۰ سال زمان لازم است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: ۵۰ سال است که سهم بخش کشاورزی از کل سرمایهگذاری های صورت گرفته از ۵ درصد بالا نمی رود. در حالی که در بخش بزرگی از این زمان، بخش روستایی ما از کل جمعیت کشور دست بالا را داشته است. مناسبات اینگونه را رقم زده اید و اکنون قادر به تشخیص اولویت هایتان هم نیستید! دریچه ای که از نظر معرفتی به شما کمک می کند از این ورطه نجات پیدا کنید حساسیت عالمانه به پدیده تسخیر دولت است.
به مسائل حیاتی کشور به اندازه مسائل کم اهمیتی که این میزان ذهنتان را درگیر کرده، بها دهید از بخشهایی از بازار در ایران حاکمیت زدایی شده استوی افزود: هشدار جدی به مقامات کلیدی کشورمان مطرح می کنم که به مسائل حیاتی کشور به اندازه مسائل کم اهمیتی که این میزان ذهنتان را درگیر کرده بها دهید. در امتداد مسئله تسخیر دولت در جهت منافع غیرمولدها، با پدیده بسیار خطرناک دیگری هم روبرو هستیم که اسم آن را «حاکمیت زدایی از حکومت به دست حکومت و به ضرر عامه مردم و به نفع غیرمولدها» گذاشته ام. از بخش های قابل اعتنایی از بازار پول، بازار سرمایه و بازار ارز و نیروی کار و بازار کالایی ما حاکمیت زدایی شده است. حکومت هر قاعده ای که در بخش های وسیعی از این بازارها می گذارد اصلا اصابتی به بخش بزرگی از آن حیطه ها نمی کند.
تورم را برای نیروی کار جبران نمی کنید، اما به رباخوارها پاداشهای غیرعادی می دهیدمومنی یادآورشد: آنچه که بسیار غم انگیز و تلخ و بسیار نگران کننده است، این است که از این زاویه بی پناه ترین بازار در اقتصاد ایران بازار نیروی کار است. در شرایطی که نیروی کار ما در پایین ترین سطح از قدرت چانه زنی است، چقدر تنگناها و فشارهای غیرعادی به آن ها تحمیل می شود و برای توجیه آن چه دروغ هایی گفته می شود! در ۱۰ ساله گذشته اندازه رشد سطح عمومی قیمت ها را ببینید، اندازه رشد حداقل دستمزد را هم بررسی کنید! در چنین شرایطی که حتی قدرت از دست رفته نیروی کار بابت سیاست های تورم زا که به آنها تحمیل کرده اید و از جیبشان سرقت می شود را جبران نمی کند، می گویند اگر بخش بیشتری از این قدرت خرید از دست رفته را جبران کنید تورم ایجاد می شود و بعد همان ها که از این نگران هستند در حالی که میانگین سهم دستمزد در کل ساختار هزینه بنگاه های ما زیر ۱۰ درصد است، می توانند پاداش های غیرعادی به رباخوارها بدهند!
در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است بینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته اند!وی افزود: واقعا جای شرم دارد که نرخ بهره برای تولید کننده های ایران طی ۲۵ سال گذشته بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی بوده است چگونه این مساله در ساختار هزینه بنگاه ها تورم زا نیست اما حتی به اندازه تورم هم دستمزد را جبران نمی کنید و می گویید تورم زا می شود. بعد مافیاها آنچنان این را تکرار می کنند که در بخش بزرگی از ساختار تصمیم گیری ما تبدیل به یک باور شده و صادقانه می گویند دست به دستمزد ها نزنید! در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است بینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته اند!
این استاد دانشگاه در پایان ابراز امیدواری کرد به موازات همه هشدارهایی که به نظام تصمیمگیری های اساسی کشور می دهد، برانگیزاننده مسئولیت در اهل علم خصوصا آنها که در حیطه اقتصاد، توسعه، جامعه شناسی، روابط بینالملل و علوم سیاسی هستند باشد و علیه این فریبکاریها، آدرسهای غلط و مشکوک دادن و بحران آفرینی هایی که ذیل سرمایه سالاری مفتخوار، آزمند و سیری ناپذیر به این کشور تحمیل می شود مبارزه کنند.
وی تاکید کرد: اکنون وقت کنار کشیدن، بریدن و بیمسئولیتی نیست؛ چرا که جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به ارتقاء بنیه اندیشه ای نیازمند است. بنابراین فعلا تا اطلاع ثانوی افسردگی، سرخوردگی و بریدن ممنوع است. باید غیرتمندانه و شرافتمندانه و مسئولانه در این زمینه ایفای نقش کنیم. امیدوارم این تلاش ها منشأ خیر و بهبودی برای کشور باشد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: قیمت نان (کاریکاتور) توضیحات سخنگوی دولت درباره افزایش قیمت نان قیمت جدید نان در تهران: سنگگ 400 - بربری 300 - تافتون 200 - لواش 100